در
بازدید : 393991      تاریخ درج : 1389/7/21
Skip Navigation Links.
مقدمه
خاندان روح الله
ولادت خورشید
Expand كودكیكودكی
Expand دوران تحصیل دوران تحصیل
Expand تشكیل خانواده تشكیل خانواده
آغاز نهضت
قیام 15 خرداد
تبعید و هجرت به نجف
هجرت به پاریس
بازگشت به ایران
پیروزی انقلاب اسلامى
مشكلات مسیر انقلاب
جنگ تحمیلی و دفاع هشت ساله امام و امت
جام زهر
Expand سربازان روح الله سربازان روح الله
Expand رحلت امام خمینى قدس سرهرحلت امام خمینى قدس سره
رهبری آیت الله خامنه ای حفظه الله
Expand اساتید و مشایخ اجازه امام اساتید و مشایخ اجازه امام
Expand شاگردانشاگردان
علماء معاصر امام
Expand روح الله از منظر بزرگان  روح الله از منظر بزرگان
Expand فرازهایی از زندگی فرازهایی از زندگی
Expand خاطرات یارانخاطرات یاران
عوامل موفقیت امام
عناصر موثر در شكل گیری شخصیت انقلابی و معنوی امام
Expand سجایای علمی و اخلاقی امام سجایای علمی و اخلاقی امام
نامه ها وسفارشات اخلاقی عرفانی امام
Expand دیدگاههادیدگاهها
Expand بزرگان از منظر امام بزرگان از منظر امام
اصل ولایت فقیه
نكته ها
سخنان برگزیده
معرفی آثار
معرفی دیگری از آثارامام خمینی
معرفی مقالاتی با موضوع امام خمینی (ره)
معرفی نرم افزارهای مربوط امام خمینی
معرفی فیلمهایی با موضوع امام (در دست تهیه)
امام خمینی در اینترنت
ضمیمه ها
 

داستان رویای امام خمینی و تعبیر خواب آیت الله كشمیری

استاد {آیت الله سید عبد الكریم كشمیری } با آقا سید مصطفی خمینی در نجف دوست و رفیق بودند و ایشان را شخصی فاضل و به دور از تعینات ظاهری می دانست.

استاد فرمودند:  

یك وقت آقا مصطفی به ابویشان آیت الله خمینی (ره )  عرض كرد:

 آقا سید عبدالكریم كشمیری از چیزهای پنهانی خبر می دهد.

 امام به آقا مصطفی فرمودند:

بگوئید من در ایران خوابی دیده ام و به كسی هم نگفتم، آن خواب چه بود؟

آقا مصطفی مطلب را به من رسانید. من با توسلی چند آن خواب برایم واضح شد و گفتم:

به والد بگوئید در ایران خوب دیده، در نجف از دنیا رفته و دفنش كردند، لكن سنگی، پهلوی او را آزار می دهد. امام علی علیه السلام آمدند و فرمودند: حالت چطور است؟

ایشان عرض كردند:

حالم خوب است لكن این سنگ مرا اذیت می كند، و امیرالمؤمنین آن سنگ را از كنارش دور كردند.

چون جواب را رساندند، تصدیق كردند.

آقا مصطفی از من پرسید:

آیا پدرم در نجف وفات می كند؟

گفتم: نه در ایران از دنیا می رود.

استاد می فرمود: ایت الله خمینی  مردی مستقیم و بی نظیر بود و در مجالس فواتح كه بعضی بزرگان حزب بعث می آمدند هیچ اعتنایی نمی كرد.

وقتی امام راحل به ایران آمدند، یكبار پیغام دادند كه ایشان به نزدش بیاید و استاد رفتند

مرحوم حجة الاسلام سید احمد خمینی چند ماه قبل از وفات به منزل استاد آمدند و بعضی شاگردان هم بودند، دستورالعملی خواستند و استاد دادند.

بعدها منتشر شد كه آقای كشمیری وفات ایشان را متذكر شدند.

این مطلب از استاد سئوال شد .

 فرمودند:

به او گفتم، آجال نزدیك است، این فهمی بود كه به دلم آمد و به او گفتم.

منبع : كتابهای آفتاب خوبان ، روح و ریحان ، صحبت جانان 


کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است